درخواست بین المللی: پایان خونریزی برای نفت! خروج سربازان بین المللی از چاد

Persian translation of International Appeal: No Blood for Oil! International Troops out of Chad! (February 8, 2008)

برگردان: وندا نوژن

در اواخر ماه ژانویه، وزرای امور خارجه ی کشورهای اتحادیه اروپا برای فرستادن سربازان یوفور به چاد چراغ سبز نشان دادند. با توجّه به اظهارات "مقامات"، این عملیات نظامی، که از جانب امپریالیسم فرانسه هدایت می شود، به جهت کمک به حمایت از کمپ های پناهندگان در کشور]چاد[ می باشد. در حقیقت، فرانسه و متحدان آن آشکارا از رژیم دیکتاتور دِبی در یک جنگ کثیف علیه سودان و گروه های شورشی مختلف پشتیبانی می کنند.

مصیبت انسانی ]وارده بر [پناهندگان در دارفور، تنها نتیجه ی جا به جایی و نقل مکان غیرنظامیان به وسیله ی شبه نظامیان سودانی نیست. درگیری در دارفور- و بازتاب های آن در چاد- به صورت گسترش جنگ برای کنترل بر ذخایر نفت در سودان مرکزی و جنوبی آغاز گشت. در آن زمان، جنگ در بین ارتش آزادیبخش سودان تحت حمایت آمریکا و رژیم بنیادگرا در خارطوم با پشتیبانی فرانسه در جریان بود. اخیراً چین هم کنترل بر روی ذخایر نفت در کشور ]سودان[ به دست آورده و موجب نگرانی هم امپریالیسم آمریکا و هم امپریالیسم فرانسه گشته است.

نزاع در دارفور به مسأله ی منافع امپریالیستی فرانسه در چاد مربوط است، که در صورت سقوط رژیم دِبی متحمّل ضربه های مهلکی خواهد شد، و این امردر صورتی که ]فرانسه[ کنترل قدرت عمده ی خود را در مناطق مرزی شرق از دست دهد، اجتناب ناپذیر می باشد. از این رو، بمباران هدف هایی در سودان به وسیله ی رژیم چاد و حمله به اِن جامِینا* ]پایتخت چاد[ از طرف نیروهای شورشی فعّال در خارج سودان صورت می گیرد.

رژیم دِبی یک دیکتاتوری خونخوار و فاسد است که به یمن امپریالیسم فرانسه، قدرت مستعمراتی سابق چاد، وجود دارد و]امپریالیسم فرانسه[ کشور را برای دستیابی به منافع خود در صحرای ساهارا مورد استفاده قرار می دهد. ارتش فرانسه فعّالانه به حمایت از رژیم دِبی در خلال درگیری فعلی می پردازد.

مسابقه قدرت های امپریالیستی برای منابع منطقه ای و موادّ خام مهم پس زمینه های این درگیری ِ رو به وخامت را تشکیل می دهد. قیمت های فزاینده ی نفت، هم چنین نفت "ساهارا" را هم که در اعماق زمین جای گرفته، بسیار جذّاب نموده است. به صورت تخمینی، 10% ذخایر نفت جهانی در آفریقا پیدا می شود. از سال 2003،چاد یک کشور تولید کننده ی نفت خام و در نتیجه هدف منافع استراتژیک ]دیگر قدرت ها[ بوده است. پیش از این در سال 2002، ایالات متحده آمریکا، به علّت افزایش بی ثباتی در خاورمیانه، اعلام کرد تضمین ذخایر نفتی آفریقا یک هدف استرتژیک مرکزی سیاست خارجی او خواهد شد. آمریکا برنامه ریزی می کند که 25% از نفت وارداتی خود را تا سال 2015 از آفریقا وارد کند. هرچند، فرانسه و چین هم در حال حاضر علاقه ی وافری به ثروت نفتی آینده ی این منطقه از خود نشان می دهند. چنین درگیری هایی در دارفور و چاد، جنگ های نیابتی کلاسیک بین ایالات متحده آمریکا،چین و فرانسه بر سر منابع نفتی ساهارا، هستند. فلاکت پناهندگان درست مانند درگیری های قومی و نژادی در قارّه ی آفریقا، یک بار دیگردر قالب یک سر پوش برای مانورهای امپریالیستی، به آن خدمت می کند. مداخلات امپریالیستی دلیل واقعی این فلاکت و بربریّت در آفریقا است. وضعیّت بسیار بد توده های مردم دارد یک بار دیگر برای توجیه مداخلات بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.

هیچ کس نسبت به کشورهایی که وجه مشخّصه شان سیاست های نژادپرستانه و ضدّ انسانی علیه مهاجرین،کارگران و جوانان خودشان می باشد، برای هدایت مأموریّت های انسان دوستانه کمتر شایسته نیست. با این مأموریّت یوفور در چاد، سربازان کشورهایی نظیر اتریش، بلژیک، فنلاند، ایرلند، هلند، لهستان، رومانی و سوئد همدست و شریک اهداف امپریالیستی فرانسه می شوند. آن ها جزئی از یک جنگ کثیف برای موادّ خام خواهند بود. آن انگیزه های "بشردوستانه" ی آنان جهت حمایت از پناهندگان چیزی بیشتر از یک سرپوش برای پنهان ساختن منافع حقیقیشان نیست.

جنبش کارگری در کشورهای مشمول مأموریّت یوفور بدون هدف نمی تواند اقدامی کند؛ ما از ارگان های کارگری و جوانان این کشور ها درخواست می کنیم که صدای خود را در اعتراض به این مأموریّت نظامی بالا ببرند.

· نه یک سرباز- نه حتی یک سِنت برای مأموریّت یوفور. ما خواهان اتمام فوری این مأموریّت نظامی و پایان هرگونه کمک به احزاب متخاصم و در حال جنگ هستیم.

· ایجاد یک کمپین در اتحادیه های کارگری و احزاب سوسیالیست/کارگری/کمونیست برای جلوگیری از انتقال نیروهای نظامی بیشتر و رساندن تجهیزات جدید به سربازان یوفور.

· رسیدن به صلح صلح، ثبات و کامیابی تحت سیطره ی امپریالیسم و استثمار سرمایه داری امکان پذیر نیست.

· حکمرانی نخبگان کشورهای سابقا ً مستعمره مانند چاد نشان می دهد استقلال حقیقی ممکن نیست مگر کارگران و توده های استثمار شده سرنوشت خود را به دستانشان بسپارند. استقلال واقعی تنها می تواند با نابودی پایه های وابستگی اقتصادی به قدرت های امپریالیستی به دست آید. این امر فقط از طریق ملّی کردن منابع طبیعی، زیربنا، تجارت و صنعت تحت کنترل دموکراتیک کارگران آفریقا امکان پذیر است.

Translated by N'Djamena